خب.. بالاخره دوباره اینجا آپ شد :|

ولییییییییییی بازم واسه تولد :|

اصن وبه من فقط واسه تولده لعنتی :| =))))))))))))))))

خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی خوشــ ـحالـ ــم خیییییییییییییییییییییییییییییلی :)

از اینکه تو به دنیا اومدی و تو رو دااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارم !!

تو دیروز به دنیا اومدی و ای کاش من زود تر از اینا باهات دوست میشدم..

امّآ مهم نیست چون دوم راهنمایی تا الان که دوم دبیرستانیم کلی خاطره ساختیم و همین به من یه حسی میده که انگار سال هاست باهاتم :X

نمیدونم اگه نبودی واقعا باید چیکار میکردم؟؟؟

اگه نبودی این 4 سال چجوری باید برام پر از لحظه ها و خاطره های قشنگ میشد؟

اگه نبودی که خالی میموند کلا زندگیم..یه چیزی کم داشتم قطعا !

برام مهم نیس که هر سال باید برات آپ کنم یا چرت و پرت بگم یا حرفای تکراری بزنم..

چون برام خیلی ارزش داری و بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی برام مهمی دیوونه ی روانی :)

واسه همین اصن وظیفه ی خودم میدونم که بهت تبریک بگم و این کم ترین کاریه که با 1 آپه ساده میتونم خوشحالت کنم و خاطره هامونو مرور کنیم :X

کاش میشد حداقل هر وقت که میخوایم بریم بیرون یه بلایی سرمون نیاد تا کنسل شه :|

امّا از اونجایی که خودم و خودتو خوب میشناسم پس میدونم کم نمیاریم و به قرار گزاشتنامون ادامه میدیم :-> =)))))

اول اینکه دلم خیــــــــــــــــــــــــــــــــــلی برات تنگ شده بود و این مدرسه های لعنتی من و تو رو از هم خیلی دور میکنه..

دوم اینکه سال نو میلادی رو بهت تبریک میگم :| =))))))))))))

بعدشم اینکه اواااا چه جااااااااالب تولدت افتاد تو 2014 :| =)))))))))))))

وای وای نمیدونی چه قد خوشحالم..انقد داغون بودم که اصن اگه منو میدیدی وحشت میکردی به خدا :|

ولی دیروز که تولدت شد اصن به طرز عجیبی تغییر کردم! خوشحاااااااااال و خندووووووووووون اصن یه وضی =))))))

چه قد همه چی خوووووووووبه خدااااااااااااا وای وقتی تو رو دارم دیگه کلا به هیچ چیز دیگه ای فکر نمیکنم :)

از داستانمون بگیر تا خنده های از ته دل که واقعا اشکم در میاد و سرفه میکنم و خفه میشم و تو بهم میخندی :|

 از اون پاتر مور که واااای چه قد سرش بدبختی کشیدیم با این زبانه من که در حد عالیه :| و ترجمه کردنه تو نصفه شب که وسطش من میرفتم سحری میخوردم تا روزه بگیرم و میومدم میدیدم یه عالمه پی ام دادی و این لپ تاپه بی صاحابه من هنگ میکرد و اون کلاهه گروه بندی که درست کردم :| و همش از سرم میوفتاد و گیر کرد به موهام و تو از وبکم به من میخندیدی و من حرص میخوردم :|

از اون همــــــــــــــــــــــــ ـه آهنگ که باهاش کلی خاطره ساختیم و راجب هر کدوم یه چیزی میگفتیم و میخندیدیم و حفظشون میکردیم و میرقصیدیم =))))))

از اون عکسااااااااااا...عکسایی که میگفتیم کی کیه !!! عاااااااالین اونا وای براشون فولدر جداگانه ساختم حتی :|

از غیب شدنای ناگهانیه من و زنگ زدنای ناگهانیه تو وسطه مهمونی که بودم یهو نمیتونستم حرف بزنم و خودت کلا همیشه پشته تلفن لال میمونی و من فقط زر میزنم :|

از دعواهای بیخودمون که همش زر زر میکردیم و آخرش میگفتیم وای نمیتونیم با هم قهر بمونیم تحمل نداریم و به هم میگفتیم عاشقتم :X

از اینکه بهت قول داده بودم اون چیزیو که میخواستی رو بنویسم و نصفشو نوشتم تو شمال جا موند :| از تابستونم که دیگه اصن اونجا نرفتیم :|

از اینکه نصفه شب میشستیم جدیه جدی لباس انتخاب میکردیم و از رنگاشون ایراد میگرفتیم که بریم مهمونی :|

از خوابای خووووووووبی که من راجب خودمون میبینم و تو نمیبینی و لجت در میاد :| =)))))))))))

از اینکه تا صب بیدار میموندیم و از ترس مامانامون چه کارایی که نمیکردیم :|

من درو قفل میکردم :| یا وقتی میومد تو اتاق یهو لپ تاپو پرت میکردم خودمو میزدم به خواب :|

چه وضی بوداااااااااااااااااا :| =)))))))))))))))))))))))

همین کارا رو کردم لپ تاپم داغونه دیگه :| تو ام که آبه پارچو میریزی رو لپ تاپت تا خنک شه :|

وااااااااااای یاده لحظه ای افتادم که تختت خیس شد و گفتم برو سشوار بردار گفتی نمیشه همه خوابن بعد خیلی جدی داشتی فوت میکردی و من اینور یک انفجاری از خنده در درونم رخ داد :|

از اینکه نشستیم واسه یه بیشور قالب ساختیم و هنوزم گشادیش میاد آپ کنه تو وبش :|

از مامان بازیای من و اینکه تو بهم میگی کرولاین و اینکه همش افتاده بود تو دهنم و الان تیکه کلامم شده seriously :|

از...از همه چی...

تازه اینایی که گفتم نصفه خاطره هامونم نمیشه !

اینا فقط ماله این تابستون بود..تابستونای قبلی که جای خود دارن ماشالاااااا =))))))))

با اون قالب انتخاب کردنمون دوم راهنمایی :|

وای عالی ترین خاطره های زندگیم با تو بوده..واقعا با تو بوده فقط :)

عینه این عنا ام نیستیم که الکی میان از هم تعریف میکنن بعد میزارن میرن اصن پشته سرشونم نگا نمیکنن :|

حالا جدا یه سوال برام پیش اومده :-؟

چرا من هر وقت یه کار مهمی دارم باید نتم قطع بشه؟؟؟؟

یا مثلا چرا وقتی نصفی از آپ رو نوشتم، یهو بپَره و همه چی نابود شه؟ :|

و الان من نصف چیزایی رو که یادم بود و نوشته بودمو دیگه به ذهنم نمیرسه :((

اصن الان وقتم نداریم وگرنه کلی میخواستم زر بزنم :|

منو که میشناسی چه قد تو آپ فَک میزنم :|

حالا اینا مهم نییییییییییییییییییییییییس =))))))))))))))))))))))

دیروز که از مدرسه بعد از امتحان برمیگشتم و کلی ام خوشحال بودم یهو دیدم یه چیزی میخوره به صورتم بعد اول نم نم بود گفتم خدایااااااا کاش زیاد شه بعد برف تند تر شد :X

ولی کاش همینجوری که راه میرفتم دستت تو دستم بود..

همینجوری داشتم به خاطره هامون فکر میکردم و حس کردم پیشمیییییی!

ولی اصن یه روز عالی ای بود دیروز :)

چرا انقد تو کثافتی ؟ :|

چرا ؟ چرا باید بهترین آدم تو زندگیم باشی ؟ :|

الان ازت تشکر کنم یا جفت پا بیام تو حلقت که وسط کلاس یهو یاده خاطره های خنده دارمون مثلا اینکه "دستش تو کونشه انگار نه؟" میوفتم و مثل گاو میخندم و معلم چپ چپ نگام میکنه :|

دیگه کلا دیدم چند بار این اتفاق میوفته بعد به دوستم توضیح دادم بعد گفتم هر وقت من خندیدم تو ام بخند که گیر ندن بهم :|

بعد بیچاره بغل دستیم تا من میخندم اونم مث اسب میخنده اصن من خندم دیگه دو برابر میشه عالیه :|

حالا بگذریم از این حرفا..

از بس منو هول میکنی خب :|

یهو دارم میخندم کلی تایپ میکنم یهو مینویسی ننه :|

بعد کلا 1 رب لال مونی میگیرم :|

الانم هعی میگی آپ کن بدو باید برم خب من استرس گرفتم فدات شم اوا :|

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

آجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی تـــــــیـــــــــنــــ ــآ !

تـــــــــــــــــــــــــــــولــــــــــــــــــدت مــــــــــــــــــــــــــــــــــــبارک عــــــــــــــــــزیز دلـــــــــــــــــــــ ـم

تولد تولد تولدددددددت مباااااااااااااااااارک مبارک مبارک تولدت مباررررررررررررررررک بدو شمعا رو فوت کننننن تا فردا زنده باشی :| =)))))))))))))))))))))

این دختره البته خیلی زشته عزیزم در جریانی که :|

جییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییغ :| چه قد خوشحاااااااااااااااااااااااااالم !

خــــــــــــــــــــب حالا اینجارو نگاه کـــــــــــــــن! :)

عاااااااااااااااااشقتم تینا...بدون شک بهترین و صمیمی ترین دوستمی..البته مور لایک سیستر در واقع :->

خـــــــــــــــــــــــــــــــواهـــــــــــــــــــــــرمــــــــــــــــــ ـی دیگه :XxXx

وااااااااای اجیییییییییییییی اینو نگا کن اخهههههه

ببین مثلا من یهو میام سوپرایزت میکنم بعد یه دسته گل اینجوری برات میارم تو سکته میزنی در درون خوشحالی میکنی ذوق مرگ میشی میمیری راحت میشم از دستت :| =))))))))))

خب و آخرین عکس..

من مطمئنم اینجوری کنار هم عکس میگیریم 8->

اون مردک اون پشت نمیدونم چی میگه این وسط فقط اخه :| =))))))))))))))))

تینااااااااااااااااا امیدوارم تونسته باشم خوشحالت کنم عزیزم.. :)

اگرم دیروز نشد دیگه جفتمون امتحان داشتیم و امروزم که یه مقدار مشکل پیش اومد به هر حال کلی ببخشید ولی دیگه همین یه ذره رو تونستم برات آپ کنم :X

بازم تــــــــــــــــــولدت مــــــــــــــــبارک آجیییییییییییییییییم ( بغــــــــــــــــــــــــــــل و کلی ایــــــــــــــــــکس و بـــــــــــــوس )

دیروز برات کلی آرزو های قشنگ و باحال کردم که عمرا خودت اینکارو نکردی :| =)))))))))

نچ نچ نچ خجالت بکش :| =))))))))))))))))))))

یه دنیـــــــــــــــاااااااااااااا دوستت دارررررررررررررررررم تیییییییییییناااااااااا واقعا یه دنیااااااااااا :) :X :*

+ این نتم ریده حالا نمیدونم هر کار میکنم نمیشه وگرنه میدونی همیشه شکلکامو رنگی میزنم که شاد باشه :| =))))))))